دعای برگرداندن

۲ بازديد
بخشی از لشکر قبلاً جدا شده بود تا از جاده باریک به سمت ردعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم منتهی به ارتفاعات اچالار نگاهی بیندازد. درست قبل از اینکه به دهانه این ناپاک منقبض برسیم، صدای وزوز سر ستون اعلام کرد که پیاده‌نظام دشمن در دسترس دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم و تفنگ‌بازی زودتر شروع نشده بود، افسری که با مطالعه یک جلد گیل بلاس سرگرم شده بود ، با عجله آن را زیر سینه‌ی توپ خاکستری خود گذاشت:۲۹۰ خود را در وسط کتاب دفن کرد و دعای قوی او را از اسبش آواره کرد، بدون اینکه آسیبی به او وارد شود.

این یک واقعیت عجیب دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم که الگوی دقیق قیطاندن ابریشم از جنس سنگ دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و در گلوله سربی فرو رفته بود. جبهه ما که به سرعت از شر دشمنان پاکسازی شد، تیراندازی متوقف شد و ما وارد دره ای خوش آب و هوا شدیم، در فاصله نیم مایلی برا، که در این جاده شهر مرزی اسپانیا دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم، و در یک آرنج، در ساحل ردعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم بیداسوا قرار دارد حق دشمنی که بلافاصله با ما مخالف بود، روی صخره ای تقریباً عمود بر روی آرنج بیداسوآ و مشرف به بازار کوچک برا قرار داشت، به بازگشت معشوق طوری که اگر تمایل داشتند، ممکن بود با فرود آمدن تکه های سنگی عظیم بر روی آنها، سقف خانه ها را در انتهای غربی شهر در هم بشکنند.

این پست با انواع پرچم های فانتزی یا نوارهای تزئین شده بود۲۹۲ پارچه‌هایی با رنگ‌های مختلف، در بالای میله‌های بلند بسته می‌شدند، در حالی که گروه‌هایی از تیرآهن‌های فرانسوی، که آنها را محاصره می‌کردند، شیپورهای کوچک خود را به صدا در می‌آوردند و ما را با شوخی به حمله دعوت می‌کردند . مرکز یا ذخیره آنها، متشکل از ستون‌های سیاه، ارتفاعات هر طرف و همچنین ارتفاعات جنگلی را که تا پایه صخره امتداد می‌یابد، که سمت چپ آنها در خرابه‌ای قدیمی روی آن قرار داشت، تشکیل می‌داد. زمین را به طور کامل بررسی کردند و پیکت ها را به درستی قرار دادند، دوباره وارد دهانه گردنه شدیم و با بریدن دو یا سه مزرعه کوچک ذرت هندی و ذخیره آن به عنوان غذای حیوانات، روی ته دعای برگرداندن ریش نزدیک رودخانه اردو زدیم.

روز خوب بود، اما در طول شب باران به صورت سیل آسا می بارید و به مدت دو روز چنان شدید می بارید که زمینی را که چادرهای ما بر روی آن برافراشته بود باتلاق می کرد و با نهایت تلاش می توانستیم آنها را صاف نگه داریم، به دلیل وزش بادهای مکرر که میخ ها را از گل مایع بیرون می زد. در این مناطق مرطوب و سرد، چادرها خدمات بی‌نظیری به ارتش نشان دادند. هوا دوباره روشن شد، تیپ اول بازگشت ما از ارتفاعات برهنه سانتا باربارا بالا رفت، تیپ دوم زمینی را اشغال کرد تا از ورودی دیفیله منتهی به سنت دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسموان محافظت کند، و پیکت ها به سمت شهر برا رانده شدند.

و به خانه های مزرعه در دره، محصور در باغات.۵۵ زنجیره حیرت‌انگیز و بلند پیرنه‌های غربی که اکنون به منظور پوشاندن پامپلونا و سنت سبدعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسمین بالا گرفته شده دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم، بخش دوم مسیرها و گذرگاه‌های ناهموار مختلف را اشغال کرده دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم که از طرف شیب‌دار کوه‌های نزدیک و می‌پیچد. لشکر هفتم آن دسته از ایشالار. تقسیم نور ارتفاعات سانتا باربارا، و جاده منتهی به سنت دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسموان، روبروی برا. و لشکر اول و اسپانیایی ها که از ساحل چپ بیداسوآ تا برگشت ساحل دریا محافظت می کنند. سربازان اخیر کمک کردند تا شکاف‌های متعدد ، در سراسر تاج موقعیت، مانند مسیرهای کوهستانی، مسیرهای بز، و مسیرهای آبی خشک شده، و همچنین مسیرهای متعدد در سراسر بیداسوآ را مسدود کنند.

این موقعیت گسترده حدود سی و هشت مایل وسعت دارد، همانطور که کلاغ پرواز می کند، به سمت شمال غربی از به شهر، (که در نزدیکی دهانه واقع شده دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم، جایی که این رودخانه خود را به دریا می ریزد) دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم، اما لزوماً از مسیرهای ناهموار و زیگزاگی، در امتداد جاده های پر پیچ و خم یا پر پیچ و خم می گذرد. کوه‌هایی که با دریچه‌های عمیق، شکاف‌ها، ناپاک‌های پرتگاه، پرتگاه‌های عظیم و تقریباً غیرقابل نفوذ متقاطع شده‌اند.۲۹۴ جنگل ها فاصله را می‌توان تقریباً شصت مایل محاسبه کرد تا سربازان از ردعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم به چپ رژه بروند.

در سیزدهم، دوک دالماسیا از شمال به منظور به دست گرفتن فرماندهی ارتش فرانسه آمد. در پانزدهمین سالگرد تولد ناپلئون، دشمن شبانه با پوشاندن ماهرانه شاخه‌های درختان با هزاران لامپ کاغذی که تابش خیره‌کننده‌ای ایجاد می‌کرد و البته ظاهری بسیار بدیع به نمایش می‌گذاشت، چشمه‌های خود را روشن کرد. چهار روز پس از این، لشکر پنجم شروع به حفر سنگرها در سنت سبدعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسمین کرد تا باطری‌هایی را برای ضرب و شتم کردن بریچه نصب کند . لشکرهای سوم و چهارم که در همسایگی پامپلونا به عنوان ذخیره نگهداری می شدند و همچنین برای کمک به اسپانیایی ها در ترسیم خطی از دور آن مکان، به منظور غلبه بر پادگان و گرسنگی دادن به پادگان برای تسلیم، اکنون به جلو حرکت کردند (سپاهی اسپانیایی را برای محافظت از خطوط رها کردند).

اولی به اولاک رفت و دومی به بیسکارت. لشکر ششم در سنت دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسموان قرار داشت: این سه لشکر ذخیره هستند و آماده کمک در نقاطی هستند که ممکن دعا , طلسم , دعانویس , طلسمات , جادو , بهترین دعا و طلسم به کمک آنها نیاز باشد.
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.